باور کنید من میام هی اینجا سر میزنم بعد میبینم کامنتی نیومده میگم خب پست جدید رو چرا بنویسم وقتی دیگه کسی اینجا نیست خوب خیلی دوست دارم بنویسم مخصوصا این روزها که بوی پاییز می آید فصل دوست داشتنی من و چقدر صبح ها نسیم خنکی که به صورتم میخوره رو دوست دارم. موعد خونمون رسیده و چون صاحب خونه خودش میخواد بیاد ینبشینه این مدت درگیر پیدا کردن خونه جدید بودیم. راستش تو همین پروسه فهمیدم که چقدر تغییر کردم سری های قبل تو این بازه خونه ما یه وضعیت موقت پیدا میکرد همه چیز رو هوا بود من داشتم وسیله جمع میکردم و از نظر روحی خسته بودم حتی با اینکه تغییر رو دوست داشتم و ذوق داشتم برای خونه جدید ولی باز خسته بودم‌. اینسری گفتم میخوام از کل این بازه لذت ببرم اولا مطمین بودم بالاخره یه خونه ای پیدا میشه پس اصلا نگران نبودم و سعی میکردم کارهای دیگه تعطیل نشه و خیلی با آرامش این کار رو انجام بدیم. بیشتر خونه ها رو آلنی میدید و اگه اکی بود با هم می‌رفتیم و یه سری هاشون رو که من همون اول رد میکردم و مونده بود چند تا گزینه هیچکدوم هم کامل نبودن یا دسترسبمون سخت میشد یا خونه اون چیزی که می‌خواستیم نبود یا قیمتش از بودجه تعیین شده مون بالاتر میشد و. تو همین حین مدیر ساختمون خبر داد بهمون که یکی از واحد‌های بزرگتر ساختمون خودمون داره خالی میشه و صاحب خونه اش هم خیلی آدم خوبیه و دنبال مستأجر مطمین میگرده. خب بزرگتر بودنش برای ما خیلی مطلوب نبود چون همین خونه ای که هستیم هم کفایت میکرد برامون ولی گفتیم حالا بریم ببینیم چطوریه که البته خب کلیتش رو میدونستیم چون همه واحدها عین هم هستن تقریبا. ترجیح می‌دادیم خونه کوچکتر بود که هزینه کمتری هم میکردیم آلنی  زنگ زد به صاحب خونه اش و در کمال تعجب یه تخفیف خیلی خوبی داده بود که چون همسایه ها خیلی تعریف کردن از شما و من ترجیح میدم واحدم دست آدم مطمین باشه قیمتش با قیمت امسال واحد کوچکتر خیلی اختلافی نداشت خب مزیت اسباب کشی راحت رو هم داشت و از نظر دسترسی هم که برامون عالی بود و خلاصه به این نتیجه رسیدیم این یه خرده هزینه بیشتر رو تقبل کنیم خدا بخواد در طی همین چند هفته آینده تحویل میگیریم و اسباب کشی میکنیم به واحد جدید که خب به خاطر اختلاف متراژشون یه سری چیزها برامون راحتتر خواهد بود از جمله میزان کمدها الان خوشحالم که وسیله ها رو بسته بندی نکردم چون خیلی راحت می‌خوایم در عرض چند روز وسیله های ریز رو خودمون ببریم همونجا بچینیم وسایل بزرگ رو هم یه روز آخر چند نیروی کمکی بگیریم که برامون ببرن و همون روز هم خونه به وضعیت عادی برگرده. اسباب کشی های قبلی تقریبا یه ماه طول می‌کشید تا ما می‌تونستیم بسته بندی ها رو به تدریج باز کنیم ولی اینسری اصلا بسته بندی نداریم و همه چیز رو خرد خرد سر جای خودش میچینیم از طرف دیگه هم خوشحالم که یه خونه تی اساسی هم میشه و هم پاییز رو با انگیزه شروع میکنم هم عید امسال کارمون راحتتره اینکه باز تو همین محل و نزدیک محل کار میمونیم خوشحالیم قطعا پاییز زیبایی در انتظارمون خواهد بود. 

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Mike شعر و ادب نوین فارسی و عربی آموزش حرفه ای بازاریابی و فروش بیمه عمر مو - وا تی موزیک Andrew دانلود رایگان فیم و سریال های جدید ایرانی مطالب خاص ورق پاره های زندگی من